ای پونه ها ٬ اقاقیا ٬ شقایقای خسته
نوشته شده توسط : علیرضا ودیعی

دیگه براش نمی خونم ٬ لالایی بی لالایی 

انگار راحت تر می خوابه با نغمه ی جدایی 

بارونای ریز و درشت و عاشق بهاری 

ماه لطیف و نقره ای ٬ عکسای یادگاری 

آسمون خم شده از غصه ی دور دریا 

شبای یلدا پر از هق هق و بی قراری 

دیگه براش نمی خونم ٬ لالایی بی لالایی 

انگار راحت تر می خوابه با نغمه ی جدایی 


روز و شبای رد شده چه قدر ازش شنیدید 

چه لحظه هایی که اونو تو پیچ کوچه دیدید 


وقتی که چشماشو می بست ترانه ته می کشید 

چه قدر برای خواب اون بی موقع ته کشیدید 

دیگه براش نمی خونم ٬ لالایی بی لالایی 

انگار راحت تر می خوابه با نغمه ی جدایی 

آدمکای آرزو ٬ ماهیای خاطره 

دیگه صدایی نمی یاد از شیشه ی پنجره 

دیگه کسی نیست که بهش هزار و یک شب بگم 

رفت اونی که از اولم همش قرار بود بره 

دیگه براش نمی خونم ٬ لالایی بی لالایی 

انگار راحت تر می خوابه با نغمه ی جدایی 

برف سفید پشت بوم بی چراغ خونه 

دو بیتیای بی پناه خیلی عاشقونه 

دیدید با چه یقینی دائم زیر لب می گفتم 

محاله اون تا آخرش کنار من بمونه 

دیگه براش نمی خونم ٬ لالایی بی لالایی 

انگار راحت تر می خوابه با نغمه ی جدایی 

پروانه ها بسوزید و دور چراغ بگردید 

شما دیگه رو حرفتون باشید و برنگردید 

یه کار کنید تو قصه های بچه های فردا 

نگن شما با آبروی شمعا بازی کردید 

دیگه براش نمی خونم ٬ لالایی بی لالایی 

انگار راحت تر می خوابه با نغمه ی جدایی 

تمام شب ها شاهدن ٬ چیزی براش کم نبود 

قصه های تکراری تو هیچ جای حرفم نبود 

ستاره ها خوب می دونستن که براش می میرم 

اندازه ی من کسی عاشقش تو عالم نبود 

دیگه براش نمی خونم ٬ لالایی بی لالایی 

انگار راحت تر می خوابه با نغمه ی جدایی 


از بس نوشتم آخرش آروم و بی خبر ٬ رفت 

نمی دونم همینجاهاس یا عاقبت سفر رفت 

یه چیزی رو خوب می دونم این که تمام شعرام 

پای چشای روشنش بی بدرقه ٬ هدر رفت 

دیگه براش نمی خونم ٬ لالایی بی لالایی 

انگار راحت تر می خوابه با نغمه ی جدایی 

لالاییا مال اوناس که عاشقن ٬ دل دارن 

شب و می خوان ٬ با روز و با شلوغی مشکل دارن 

کسایی که هرچی که قلبشون بگه گوش میدن 

واسه شراب خاطره ٬ کوزه ای از گل دارن 

دیگه براش نمی خونم ٬ لالایی بی لالایی 

انگار راحت تر می خوابه با نغمه ی جدایی 

دیگه شبای بارونی ٬ چشم من ابری تیره 

با عکس اون شاید یه ساعتی خوابم می بره 

منتظر هیچ کس نیستم تا یه روزی بیاد 

با دستاش آروم بزنه به شیشه ی پنجره 

دیگه براش نمی خونم ٬ لالایی بی لالایی 

انگار راحت تر می خوابه با نغمه ی جدایی 

ته دلم همش می گه اگه بیاد محشره 

دلم با عشقش همه ی ناز اونو می خره 

من نگران چشمای روشنشم یه عالم 

یعنی شبا بی لالایی راحت خوابش می بره ؟ 

من حرفمو پس می گیرم باز می خونم لالایی 

اگه بیاد و نزنه ٬ باز ساز بی وفایی 

انقدر میخونم تا واسه همیشه یادش بره 

رها شدن ٬ کنار من نبودن و جدایی 

لالالالایی شبای ساکت و پرستاره 

کاش کسی پیدا بشه ازش برام خبر بیاره 

آرزومه یه شب بیاد و با نگاهش بگه

کسی رو جز من توی این دنیای بد نداره


 




:: بازدید از این مطلب : 967
|
امتیاز مطلب : 0
|
تعداد امتیازدهندگان : 0
|
مجموع امتیاز : 0
تاریخ انتشار : سه شنبه 4 مهر 1391 | نظرات ()
مطالب مرتبط با این پست
لیست
می توانید دیدگاه خود را بنویسید


نام
آدرس ایمیل
وب سایت/بلاگ
:) :( ;) :D
;)) :X :? :P
:* =(( :O };-
:B /:) =DD :S
-) :-(( :-| :-))
نظر خصوصی

 کد را وارد نمایید:

آپلود عکس دلخواه: